بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
قال الله تبارک و تعالی: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيَا بَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ ۚ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۗ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ (نور، 58.)
ای کسانی که ایمان آورده اید! بردگان شما، و هم چنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامی که لباس های (معمولی) خود را بیرون می آورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصی برای شماست؛ اما بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و برآنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را برای شما بیان می کند، و خداوند دانا و حکیم است!
مقدمه
بحث ما در آیات سورهء مبارکهء نور است. امروز آیهء 58 و 59 از این سوره را به جمال معنا می کنیم. یکی از محورهای مهم سورهء نور، بحث عفت عمومی، پیشگیری از گناه و موضوع حفظ عفاف در جامعه است.
اگر دقت کرده باشید از اول سوره که سال گذشته هم بحث می کردیم تذکر داده بود: به مؤمنین بگویید به نامحرم نگاه نکنند و چشمشان را از نامحرم ببندند و به هم دیگر تهمت نزنند و آبروی هم را نریزند، شایعه پراکنی نکنند، در بحث ازدواج تسريع داشته باشند و موارد دیگری که در سورهء نور مطرح است اما روح حاکم بر سورهء نور موضوع عفاف و حجاب و کنترل غرایز جنسی و پرهیز از ولنگاری و شهوترانی در جامعه است.
نکته خیلی مهم این است که ما باید قوانین اسلام را با هم ببینیم؛ یعنی کسی نگوید چرا در اسلام برای زنا حد گذاشته اند؟ قبلش را هم ببیند اسلام چقدر راه کار داده برای این که زنا اتفاق نیفتد و این روابط نادرست پیش نیاید. اگر کسی از اول این حد را نگاه کند به نظرش خشن می آید اما اگر دقت کند که اسلام چقدر اهرم های بازدارنده برای این کار دارد دیگر خشونت به ذهنش خطور نمی کند.
ما در رسانه و منبرهایمان برای جوان ها از اخلاق جنسی کم تر صحبت می کنیم که یکی از گرفتاری های بشر است؛ خیلی از گرفتاری ها در جامعه ناشی از عدم مدیریت صحیح این قصه است، از روابط نادرست و ارتباط محرم و نامحرم است که نکتهء خیلی مهمی است.
لذا با این مقدمه ای که عرض کردم این دو آیه ای که خیلی به اختصار از آن عبور می کنم شاید در منبر عمومی نشود این را باز کرد؛ بلکه باید در جمع های خصوصی تری انسان این را تشریح کند اما به اجمال عرض می کنم: خدایی که در قرآن برای حکومت جهانی برنامه دارد، خدایی که تاکتیک های نظامی را مطرح می کند و علم مدیریت جامعه را بیان می کند، راجع به عصمت و توحید انبیا و بزرگ ترین مسائل صحبت می کند اما گاهی در ریزترین چیزها هم وارد می شود؛ این یعنی این که آدم باید درس بگیرد از چیزی غافل نباشد.
همان خدایی که بلندترین مفاهیم را در این آیات قرآن مطرح کرده است یک جایی این قدر ریز وارد شده که آدم تصور می کند این کتاب برای همین موضوع نازل شده و این جامعیت قرآن را می رساند: وَ لَا رَطۡبٖ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ» (انعام، 59.)
و نه هیچ تر و خشکی، جز آن که در کتابی مبین مسطور است.
چنین جمله ای این را می رساند مسائل بزرگ نباید ما را از مسائل کوچک غافل کند و کلیات نباید ما را از جزئیات غافل کند لذا آیه 58 و 59 کاملاً یک موضوع فردی و جزئی و مربوط به خانواده است.
عفاف والدین در خانه
و آن این است که زن و مردی که ازدواج می کنند، فرزنددار می شوند و بچه هایشان بزرگ می شوند یا ممیز هستند باید مواظب رفتارشان در خانه باشند و فرزندان هم باید مواظب باشند.
یک مادر یا پدر نمی تواند جلوی پسر و دختر ولنگاری داشته باشد. زن و شوهر در خانه ارتباطاتی با هم دارند، باید حواسشان جمع باشد که مبادا بلوغ زودرس برای بچه ها ایجاد کنند.
اجازه گرفتن فرزندان
این آیه را مشاهده کنید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ»؛
پدر و مادر اتاق خواب دارند یا بعضی از مواقع مانند ظهر که پدر یا مادر استراحت می کنند یا شب، بچه ها سرزده وارد نشوند بلکه اجازه بگیرند و در اتاق را بزنند. بچه های شما دو قسم هستند بعضی ها به بلوغ رسیده اند و بعضی ها نابالغ هستند. اول برای نابالغ ها می گوید.
منظور از «ملکت ایمانکم» برده ها هستند. می فرماید: اگر بچه ها یا کنیزان و برده ها بخواهند وارد اتاق شما بشوند باید اجازه بگیرند که در سه مرحله از شبانه روز احتیاج به اجازه گرفتن است: مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ»؛
یکی قبل از نماز فجر و یکی هم موقع ظهر، یکی هم بعد از نماز عشاء ، بعد خود خدا در این آیه توضیح می دهد این سه مرحله که ممکن است پوشش کمتری باشد را اجازه بگیرید. اما: لَيْسَ عَلَيْکُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلي بَعْضٍ کَذلِکَ»؛
غیر از این سه مورد دیگر نیاز نیست، بعد می فرماید: يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلَيْهِ حَكِيمٌ
آیه بعد برای افراد بالغ است.
شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: یا رسول الله ! منزل مادرم است، وقتی می خواهم به دیدن او بروم بدون اجازه وارد می شوم . حضرت فرمود: اگر مادرت مشغول شست وشوی خودش باشد مایل هستی وارد بشوی؟
وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ اگر بچه ها به سن بلوغ رسیدند اینجا باید همواره با اذن وارد شوند.
كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»؛این جمله ای که در آیهء قبل بود این جا هم تکرار شده است.
منظور این دو آیه این است که پدر و مادر نباید ولنگاری داشته باشند و مراقب رفتار فرزندان در خانه باشند.
یکی از نکات مهمی که خانواده ها باید نسبت به فرزندان توجه داشته باشند، تربیت فرزندان است حالا چه تربیت دینی و اخلاقی و چه اجتماعی و چه تربیت جنسی که اشاره شد. آیات متعددی از قرآن کریم به این موضوع اشاره دارد. من چند مورد را برایتان بیان می کنم:
قرآن می فرماید: وقتی بهشتیان وارد بهشت می شوند، دور هم می نشینند و صحبت می کنند، از هم می پرسند: شما که به بهشت آمدی در دنیا چه کار می کردی؟
بعضی ها می گویند: نماز اول وقت خواندیم یا به فقرا کمک کردیم. اما بعضی ها می گویند:وَ إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ» (طور، 26.)ما در میان خانواده خود ترسان بودیم.
اشفاق، محبت با ترس است؛ می گویند: ما نگران خانواده هایمان بودیم.
ما در قرآن چه قدر كلمه «یا بنی» داریم. چرا قرآن این قدر کلمه یا بنی را بیان می کند؟ یعنی پدر باید نگران اولاد و فرزند باشد.
حساسیت مرحوم شیخ عباس قمی روی فرزندش
حضرت آیت الله شبیری کتابی به نام جرعه ای از دریا دارند که بسیار کتاب خوبی است و تا به حال سه جلد از آن چاپ شده است که مصاحبه ها و حرف های ایشان است.
ایشان در جلد دوم این کتاب نقل می کند که: پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمه الله صاحب کتاب مفاتیح الجنان، آقا میرزاعلی محدث قمی می گوید: من درتهران منبری به مدت ده روز قول داده بودم، پدرم به خوابم آمد و گفت: منبرهایی که حق الناس به عهده شان است را قبول نکن.
من بلافاصله با صاحب آن مجلس تماس گرفتم و گفتم معذور هستم و نمی توانم بیایم. هر چه قدر هم علت را پرسید به او نگفتم.
خودش به گریه افتاد و گفت: خودم می دانم مدتی است که گرفتار ربا و نزول شده ام. باشد نمی خواهد بیایی ولی توبه می کنم و کنار می گذارم سال دیگر بیا.
پسر حاج شیخ عباس می گوید: در همان عالم رؤيا پدرم گفت: بعد از این یک پیرزنی دنبالت می آید و به او قول بده؛ چون آن جلسه، یک جلسه الهی است که اتفاقا آن پیرزن هم آمد و من ده جلسه به خانه اش برای سخنرانی رفتم.
پس ملاحظه کنید ایشان در همان عالم برزخ هم روی پسرش حساس است و مدیریت دارد.
سفارش حضرت ابراهیم در حال احتضار
قرآن کریم می فرماید: حضرت ابراهیم علیه السلام وقتی می خواست از دنیا برود بچه هایش را جمع کرد: وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ أللهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (بقره، 132)
و ابراهیم و يعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاك را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به آيين اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!»این ها آیات قرآن است.
دعای بندگان برگزیده خدا
قرآن می فرماید: بندگان برگزیدهء خدا دعایی دارند، می گویند: رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (فرقان، 76)
پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان.
کاری کن مردم ما را که می بینند از طریق پسر و خانواده مان به ما درود بگویند. این اهمیت توجه به فرزند در همه ابعاد است.
دعای آیت الله گلپایگانی رحمه الله برای فرزندش
مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی رحمه الله پدرش اولاد دار نمی شد؛ یعنی سید محمد باقر گلپایگانی که بسیار مرد متدینی بود. به امام رضا علیه السلام متوسل شد، خداوند این آقازاده را به ایشان داد و اسمش را هم محمدرضا گذاشت.
وقتی به دنیا آمد تا به ایشان گفتند: بچه به دنیا آمده، دست هایش را بالا برد و سه دعا برای او کرد و این را هم نوشت. الآن در منزل آیت الله گلپایگانی صحیفه سجادیه است و این سه دعا هنوز به صورت دست نوشته است. نوشت: اللَّهُمَّ طُولَ عُمُرِهِ»؛ خدایا! عمر این بچه را طولانی کن.
همان طور که می دانید ایشان بالای نود سال عمر کرد و خیلی از شما دیده بودید که نماز بر بدن امام خمینی رحمه الله به وصیت خود امام، را خواند و بعد از حضرت امام تقریباً چهار سال در قید حیات بودند.
وَ وَسَّعَ رِزْقِهِ»؛رزقش را گسترده کن.
وقتی که مرحوم آیت الله بروجردی از دنیا رفت، یکی از پایه های شهریه حوزه ایشان بود با این که وضعی هم نداشت اما گفت: من شهریه را می دهم خدا بزرگ است و تا سال ها تأمین کرد.
وقتی در آن سال ها رژیم سفاک پهلوی به فیضیه ریخت و روز شهادت امام صادق علیه السلام طلاب را مجروح و مضروب کرد و جنایاتی را در آن جا کردند که بعضی از عزیزان گفتند: تا پاسی از نیمه شب جرأت نمی کردیم بدن های مجروح را به بیمارستان ببریم، ایشان به فکر افتاد که بیمارستان بسازد و ساخت.
وَ اجْعَلْهُ مِنِ الْعُلَمَاءِ الْعامِلِينَ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»؛ خدایا! به فضلت و رحمتت ای مهربان ترین مهربان ها! ایشان را از علمای عامل قرار بده.
وصیت پدر مرحوم شیخ بهائی
مرحوم شیخ بهائی رحمه الله می گوید: پدرم که از دنیا رفت تا وصیت نامه اش را باز کردیم دیدم نوشته : پسرم! سه آیه قرآن همیشه در ذهنت باشد:
1-إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات، 13)
تقوا انسان را نزد خدا بالا می برد.
2- تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا ۚ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (قصص ،83)
پسرم بدان کسی در قیامت بهشت و آرامش دارد که در این دنیا تکبر نداشته باشد.
3- أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ» (فاطر، 37)
روز قیامت به شما می گویند آیا به شما عمر ندادیم چرا از عمرتان استفاده نکردید؟
سفارش امام خمینی رحمه الله به فرزندش
حضرت امام رحمه الله نامه ای برای آقا سید احمد نوشته است که می گوید: پسرم هر شب سورهء حشر را بخوان؛ در این چند آيهء آخر سورهء حشر تفکر کن. بعد امام می گوید: روی این خیلی فکر کن که قرآن می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَ اتَّقُوا اللَّهَ» (حشر ،18)
ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید.
چون خدا در این آیه دو بار از کلمه (اتقوا الله ) استفاده می کند بعد خود امام برای پسرش این آیه را تفسیر می کند.
بعضی از علمای ما برای فرزندانشان کتاب نوشتند.
عزیزان ! مراقب باشیم که اگر بچه های ما گرفتار مصیبت های جنسی می شوند یک بخشی اش به کوتاهی پدر و مادر بر می گردد. من امروز روايات را نگاه می کردم تعداد زیادی روایت دیدم که جمع آوری هم شده است. پدر و مادرهایی که خدا لعنتشان کرده و به آن ها غضب کرده و از رحمتش آنها را دور کرده است. هشت مورد از این روایت ها را برای شما به اختصار بیان می کنم.
مصادیق دور شدن والدین از رحمت خدا
عواملی موجب دوری والدین از رحمت خدا می شود:
1-ترک واجبات
اولین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، بها دادن والدین به دنیای بچه ها است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دید چند تا بچه در کوچه بازی می کنند، فرمود: وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُو نَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء» (جامع الأخبار، ص106.)
وای از والدین بچه های دورهء آخر زمان، عرض کردند: مگر پدر و مادرشان چه مشکلی دارند؟ فرمود: پدر و مادرهایی که به دنیای بچه ها اهمیت می دهند ولی واجبات را به بچه ها یاد نمی دهند و من از این ها بری هستم.
2- بها ندادن به ازدواج فرزندان
دومین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، بهاء ندادن به ازدواج فرزندان است. پدر و مادری که بچه شان به سن ازدواج رسیده و به فکر ازدواجش نیستند از رحمت خدا دورند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مَنْ بَلَغَ وُلْدِهِ النِّكَاحِ وَ عِنْدَهُ مَا يُنْكِحُهُ فَلَمْ يُنْكِحُهُ ثُمَّ أَحْدَثَ حَدَثاً فَالْإِثْمُ عَلَيْهِ» (کنزالعمال، ح 45337.)
کسی که بچه اش به سن ازدواج رسیده و توانایی برای کمک به ازدواج او دارد اما این کار را نکند اگر این بچه خطایی مرتکب شود لغزش او را برای پدر و مادر هم می نویسند.
بها دادن به ازدواج جوان ها
جوانی را نزد حضرت على علیه السلام آوردند که مبتلا به گناه زشت جنسی بود. آقا چند مرتبه روی دست او زد که این کار را انجام نده؛ چون گناهش حد نداشت. بعد حضرت بلافاصله فرمود: ازدواج کرده ای؟ گفت: نه مجرد هستم. امام على علیه السلام فرمود: از بیت المال به او کمک کنید تا ازدواج کند.
حالا امروز دولت شاید این زمینه را نداشته باشد، خیلی تلاش کنند یک وام ازدواج با دوندگی فراوان بدهند اما بینی و بین الله نسبت به ازدواج جوان ها اهمیت بدهیم! در این کشور دوازده میلیون جوان مجرد داریم.
3-تبعیض قائل شدن بین فرزندان
سومین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، تبعیض قائل شدن بین فرزندان است.
داستان
نعمان بن بشیر می گوید: پدرم به من هدیه ای داد. خدمت پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم آمدم، گفتم: یا رسول الله ! پدرم به من چنین هدیه ای داده است. حضرت بلافاصله از پدرش سؤال کردند به بقیهء بچه ها هم داده ای؟ گفت: نه فقط برای ایشان خریده ام . فرمود: فاتَّقُوا اللّهَ و اعدِلوا بَينَ أولادِكُم» (الحياة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص413)
از خدا بترسید و بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید.
4-محروم کردن از ارث
چهارمین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، محروم کردن فرزندان از ارث است. پدر و مادری که بچه اش را از ارث محروم کند و بگوید: من به او ارث نمی دهم.
5-بدقولی کردن
پنجمین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، بدقولی کردن با فرزندان است. روایت دارد: پدر و مادری که با فرزند بدقولی کند. یکی از افرادی که مبغوض واقع می شوند کسانی هستند که به قولشان عمل نمی کنند.
6-نفرین کردن
ششمین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، نفرین کردن فرزندان است. در خصال مرحوم صدوق روایتی آمده که نقل شده بیست ویژگی، فقر می آورد. یکی اش این است که آنهایی که فرزندشان را لعنت می کنند.
بعضی ها می گویند: آخر این بچه اذیت می کند. هر کاری هم می کند حق ندارید بچه هایتان را نفرین بکنید.
7-مسئولیت گریزی
هفتمین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، مسئولیت گریزی است. پول و ثروت دارد نمی دهد که این بچه مجبور می شود به دیگران رو بیاندازد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ» (الكافي، ج4، ص12؛)
کسی که عیال خودش را به دیگران واگذار کند ملعون است.
8-نگه داشتن فرزندان در فقر
هشتمین مصداق دور شدن والدین از رحمت خدا، نگه داشتن فرزندان در فقر است. کسی که خانواده اش را در فقر نگه دارد.
داستان
به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: فلانی از دنیا رفته است و اولاد داشته اما تمام اموالش را در راه خدا انفاق کرده است.
فرمود: اگر به من زودتر گفته بودید نمی گذاشتم در قبرستان مسلمان ها او را فن کنند. (بحارالانوار، ج 103، 197؛)
چطور می شود یک کسی خودش فرزند و خانواده دارد اما آنها را نادیده بگیرد. این ها نقشی بود که پدر و مادرها دربارهء اولاد دارند.
پیام این آیه آن است که در خانه ولنگاری نداشته باشیم و در روابط مان خیلی دقت کنیم؛ نسبت به مهمانی ها و رفت و آمدها و عروسی ها رعایت کنیم؛ اشعاری که در این مجالس خوانده می شود، موسیقی های مبتذلی که گذاشته می شود روی بچه ها اثر منفی می گذارد. باید توجه شود در هر کاری بی حیایی بد است و شرم و حیا در هر کاری خوب است.
بعضی ها متأسفانه در این برنامه ها از نوجوان و جوان ها غافل می شوند؛ خانم ها دور هم نشسته اند شروع می کنند با هم صحبت کردن، فکر نمی کنند که در این جلسه بچه است حتی در منابرهم انسان نباید خیلی شفاف و فاش صحبت کند باید ملاحظه اقشار مختلف را کرد.
چرا قرآن این قدر در لفافه صحبت می کند؟ برای این که ایجاد بلوغ و شهوت زودرس خطرناک است. کسانی که در فضاهای مجازی عضو هستید حواسشان باشد، برای هم پیام می فرستند و جوک های زننده را برای هم ارسال می کنند تأثیر منفی می گذارد. شما متأهل و خانه دار هستید اما ببینید این مطالب با ذهن این بچه چه می کند؟
قرآن کریم یکی از راه های کنترل جامعه از شهوترانی را پرهیز از خیلی از امور می داند: حجاب، نگاه نکردن به نامحرم، اختلاط نداشتن زن و مرد و ... همه، زمینه آن گناهان را از بین می برد.